میخواستمی حرفی بزنم.
حرفی ندارم ولی فعلا..
روزای بیشترب باید صبحا زود بیدار بشم..
ولی تحمل این همه ساعت کنار دیگران بودنو ندارم..
مثلا امشب سرم درد میکرد..
ولی زود نخوابیدم..
چون باید بار روانی م تخیله میشد.
باید ب محبی زنگ بزنم.
سیزده اتاقِ رنگین کمونی.